+دروغ گویی و پنهان کاری از نظر من زیاد هم فرقی ندارن با هم! 

مثلا من از دکترم نپرسم برام توضیح نمیده. نمیدونم این جدیدا چه اخلاق گندیه که پیدا کرده! قبلا اینقدر اخم هم نمیکرد موقع اردر نوشتن!! 

 

+ فردا نیکو جانم میاد برا تخلیه آب ریه ام. خودش که هست خیالم راحته!

 

+ همه جا و به طرق مختلف شنیده بودم آدم هر چی کمتر بدونه بهتره و کمتر عذاب میکشه  الان اگه منم سواد پایینی داشتم و کمتر از سیر بیماری و مراحل و دارو ها و علت ها میدونستم بهتر بود  . یه آدم با سواد و دانش کمتر نسبت به این بیماری گوش تیز نمیکنه حرف دکتر و پرستارا رو گوش کنه و از اصطلاحات سر در نمیاره  دلیل انجام آزمایشا و درمان ها رو نمیدونه. کمتر استرس میگیره و تو فکر میره! 

منم این بار خواستم مثل اون افراد باشم  اما نمیشه  برا همین نگفتن های دکتر عذابم میده!

 

+ خواهر کوچک من . شنیدم ک اومده برا پیوند من آزمایش داده! نمونه خودم هم هست  ولی مسخره بازیه! چیزی ک جواب نمیده چیه!!!

 

+ طوری نفسم تنگه که با وجود اکسیژن اگه بخوابم دارم خفه میشم. اگه بشینم روی تیوب معده ام که سرش بیرون و در ناحیه شک فشار میاد و درد میگیره. نیمه نشسته هم تمام ماهیچه های پشتم درد میگره و انگار شمشیر به کمرم زدن!! 

 

+ اتاق تکی خوبیاش اینه که مادرم بیشتر میتونه پیشم باشه. هم اون راحت تره هم من . روسری هم نمیخواد بپوشم ک مبادا کسی کچلی منو ببینه! 

 

+ بروم بخوابم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها