آخرین عکسی ک گرفته ام مربوط به فروردین 96 میشود. قبل از فوت برادر. بعد از آن دیگر عکسی از من به رضای دل ثبت نشد جایی! دروغ نگفته باشم برای یک دوست دو سه بار عکس فرستادم. برای رفع دلتنگی از همان ها ک میگیرند و میفرستند و پاک میکنند. یک بار هم در عکس ورودی دانشگاه بین 90 نفر به زور همکلاسی ها گنجانده شدم فقط جهت تکمیل تعداد افراد در عکس. عکسی ک وقتی میبینی در قسمت خانم ها به استثناء دو ردیف اول فقط یک سری لکه سیاه دیده میشود و چندی نقطه های سفید که از آنها به عنوان صورت یاد میشود. خوب شد ک من ردیف آخر نبودم( یکی مانده به آخر بودم) وگرنه چه کسی پاسخ زیبایی های نامشهود من در عکس را میداد؟؟

از آن عکس هایی ک در آرشیو گوشی یا لپ تاپ بماند و ورق بخورد 2 سال است خبری نیست. نه سلفی نه گروهی و نه غافلگیرانه که حتی شکار لحظه های کسی شوم . چه کسی جرات شکار مرا دارد اصلا؟؟


11 خرداد همین امسال هم قلب اهرا شیراز بستری بودم. از محل عجیب دخول آنژیوکت( انگشت سبابه ام )عکسی گرفتم و برای دوستم فرستادم ک در عصبانیت من از دست پرستاران شریک شود. ولی باز هم خبری از چهره زیبای خفته گونه ام در عکس نبود.


فک میکنم اگر چندی دیگر به این منوال ادامه پیدا کند برای من عکس گرفتن میشود مثل یک کاری که هر آدمی شاید چند بار در زندگی میتواند انجام دهد! که من قبل از سال 96 آن چند بار را انجام داده ام و تمام 


+ عنوان مصرعی از صائب تبریزی _ه جان می باشد. 




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها