همیشه و همیشه درد! درد و درد. 

دردی که شب ها قدرتش دو چندان میشود. دردی که از روح من تغذیه میکند و روز به روز حریف تر میشود! درد وحشتناکی که هیچ حرف حساب سرش نمیشود. دردی که تمام هیزم های تر دنیا را من به ش فروخته ام! 

دردی که نمیدانستم وقت هایی که نیست دارد استراتژی عوض میکند. دردی که مثل خدا دوستم ندارد. 

درد. درد. دردی که هیچ راهی نمیگذارد برای مدارا! دردی که با هر اخم من بشاش میشود و با هر قطره اشکم لبخند میزند و با هر ناله ام قهقه ای سر میدهد! 

دردی که مثل پیچک خاکستری رنگ و خارداری تمام روانم را در خود پیچیده است. روز به روز تنگ تر میشود!! 

دردی که  

چه میتوان گفت از این درد؟ به جز اینکه فقط این را میدانم که هنوز وقتش نیست :|


+ خسته شدم. یکشنبه که برم میدونم این درد فقط لباس عوض میکنه! نقاب نه. لباس ! 


+ خدا . بعد نگو چرا اینجوری شدم. :|



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها