همیشه وقتی به کسی نیاز داری نیستش. خصوصا وقتی غرورت اجازه نمیده صداش برنی یا بهش بگی. دوست داری خودش بفهمه و باشه! ولی هیچ وقت نشده و نمیشه و نخواهد شد. هیچ وقت! 


+ منم اینجا رو کردم پر از نوشته های چرت. همین که خالی بشم کافیه. طرز نوشتنم با قبل خیلی عوض شده. تو اون بکی وبلاگ اولین نوشته ها رو ک نگاه کردم دیدم چقد شور و شوق بود در من ولی حالا. همش نق  همش غر همش ناله.


+ دوست دارم یکی رو گیر بیارم بهش یک عالمه فحش بدم. سرش داد بزنم. کتکش بزنم. با دندونام گوشتش رو بجوم. دماغش رو بشکنم. استخوناشو خرد کنم. یکی باشه انتقام همه آدمایی که تا الان باهاشون برخورد داشتم رو ازش بگیرم. ترجیح میدم این فرد کاملا بیگناه باشه و حتی نشناسمش.


+ متنفرم از همه اون آدمایی که الان هیچ درد جسمی ندارن و راحت خوابیدن. متنفرم. اصلا اونا حق منو خوردن. اونایی که راحت دراز میکشن و راحت نفس میکشن. متنفرم ازشون. متنفرم. متنفرم.


+ میخوام دلم رو پر کنم از یک عالمه سیاهی. به کسی ربطی نداره!


+ امروز اونقدر عصبانی بودم از دست مادرم که حتی نتونستم گریه کنم سر خاک. دل تنگیم شد دل سنگی. حلال نمیکنم مادرم رو.


+ فقط زیادی روم فشاره.




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها