امروز هم نوبت سی تی دارم و هم هسته ای. من چکار کنم که زورم به این جماعیت نمیرسه؟! تو این گرونی!! 


+ یک دوستی آلمان زندگی میکنه. پارسال بعد از مدت ها باهاش حرف میزدم ت  تلگرام. اون تازه رفته بود اونجا. حالمو پرسید و بدون وقفه ادامه داد که اگه دارویی خواستی بگو من اینجا برات تهیه میکنم میفرستم! و من با نیش تا بناگوش باز شده گفتم که من خوبه خوب شدم . 

ولی حالا. فک کنم دیر یا زود باید مزاحمش بشم. و فک کنم با این اوضاع از اونجا داروهامو تهیه کنم حتی از لحاظ مالی هم به صرفه تر بشه. حالا دیگه کیفیت به کنار!!


+ دختر زینب خانم که هم اقوام دور بود و هم همسایه. 5 سال تمام دارو هاش حتی مسکن هاش رو داییش از کانادا میفرستاد. اما چه فایده؟ الان 2 ساله زیر خروار ها خاکه و مزارش چند ردیف با مزار داداشم فاصله داره!! 

درسته سنش و بنیه اش و نوع بیماریش کلا با من فرق میکرد ولی. 


+ من از مرگ نمیترسم. از درد و رنج میترسم. حالا هم که هم روحیش هست و هم جسمیش.


+ اونی که دوست نداری اینجا رو بخونی. منم دوست ندارم اینجا رو بخونی. ببند و برو و دیگه هم نیا. اینجا مدلش همینه. مالمه. اختیارش رو دارم. هر چیزی و هر جوری که دوست دارم مینویسم. هر چی هم تو دلت میگی خودتی:|


+ تو فک کردی کی هستی که میخوای منو تغییر بدی؟ که منو نصیحت میکنی؟ وقتی یه هفته تو 4سال پیش (دلیل دارم میگم 4 سال پیش)من زندگی کردی. فقط یه هفته. اون موقع بیا ور ور الکی کن. پس الان هیسسسس 


+ هوا هم روانی شده. معلوم نیس ابریه یا آفتابی. لطفا ابری شو امروز من میرم بیرون باز پوستم قلفتی کنده نشه. :))


+ فعلا همینا.


+ راستی خدا. هنوز قهری؟! باشی یا نباشی من دوستت دارم. تو نداشته باش . خیالی نیست. اومممااااچچچچ. D:


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها